تو مستم میکنی گویا مرا همچون شرابی تو
تو دریایی نمیدانم چرا بر من سرابی تو
نمیخوابم که گویا با غمت دیوانه ام کردی
ولی بر قلب زارم همچو آرامیِ خوابی تو
دلم درگیر در اعماقِ اقیانوس چشمانت
ولی اندر دهانم لذتِ یک جرعه آبی تو
ندارد ذهن من گنجایشِ درک نگاهت را
که گویا حاصلِ فکرِ تفکّر های نابی تو
برچسب : نویسنده : honarshomal بازدید : 23